اگر شادي را تقسيم کني زياد مي‌شود!


 

ترجمه: مريم نخستين‌پور




 

نتايج يک تحقيق 72 ساله درباره شادي
 

شاد بودن و خنديدن، خيلي ساده و در دسترس به‌نظر مي‌رسد. پس چرا خيلي از اطرافيان ما شاد نيستند يا نمي‌توانند شاد باشند؟ در يک مطالعه 72‌ساله (با موضوع «شادي») که از سال 1937 ميلادي شروع شده، 268 دانشجوي دانشگاه هاروارد مورد مطالعه قرار گرفتند و با وجود اينکه بسياري از افراد تحت مطالعه هم‌اکنون فوت کرده‌اند يا سال‌هاي پاياني عمر خود را سپري مي‌کنند، اين مطالعه تا به امروز ادامه‌يافته است. با هم به برخي از اين نتايج نگاهي مي‌اندازيم.

1 داشتن يک روزنه خروجي سالم ضروري است!
 

بسياري از مردم در اوايل دهه 60 در حال کسب پول از مشاغل پردرآمد بودند. آنها خانواده‌هاي خوبي داشتند و در مجاورت مناظر زيبا زندگي مي‌کردند. عجيب اين است که بعدها زندگي خيلي از آن آدم‌هاي خوشبخت، به تحليل ذهني و جسمي منتهي شد. فکر مي‌کنيد چرا؟ اگر فرد روزنه خروجي سالم نداشته باشد، يعني نتواند به احساسات دروني خود پاسخ درستي بدهد، خواه ناخواه اين اتفاق قبل از سرکوب طغيان ديو دروني رخ خواهد داد. شادترين افراد در اين بررسي افرادي بودند که در اين موارد واکنش درستي داشته‌اند. آنها حس نوع‌دوستي و شوخ‌طبعي داشتند. همچنين انرژي خود را به سمت ورزش و شهوت‌شان را به سمت عشق ورزيدن هدايت مي‌کردند و اين همان نکته قابل توجه در اين تحقيق است: عکس‌العمل مناسب.

2خودتان را خيلي جدي نگيريد!
 

اين نکته، کليد يک زندگي خوب و راحت است؛ نکته‌اي که نه دستوراتي براي پيروي و نه مسايلي براي پرهيز دارد جز تواضع و فروتني متعهدانه است که به معناي پذيرش جدي دردها و تعهدات زندگي مي‌باشد. به عبارت ديگر، يک فرد مي‌تواند تا جايي بار سنگين نفس و غرورش را به دوش بکشد که زانويش توان آن را داشته باشد و خم نشود. زندگي را بيش از حد جدي نگيريد؛ همه ما ضعف‌هايي داريم. آيا شما مي‌خواهيد که ساليان سال با نيمه‌تاريک خود مبارزه کنيد؟ يک نفس عميق بکشيد و به اين فکر کنيد که زندگي کوتاه‌تر از آن است که به اين دشواري طي شود.

3 شادي‌ها‌ بايد تقسيم شود!
 

شايد درباره زندگي کريس‌مک‌کاندلس چيزهايي شنيده باشيد؛ جواني که پس از فارغ‌التحصيل شدن از دانشگاه، خانواده‌اش را ترک کرد، اموالش را فروخت و به بيابان پناه برد تا شيوه‌اي ديگر از زندگي را تجربه کند؛ زندگي در تنهايي. به نظر مي‌رسيد که او قبل از مرگش که در اثر گرسنگي شديد بود، از روش‌هاي انزواطلبانه‌اش پشيمان شده و کلمات پاياني‌اش اين بود: شادي واقعي زماني است که با ديگران تقسيم شود. زندگي مک‌کاندلس نمونه‌اي کوچک از اين گونه زندگي‌هاست. درست است که شايد همسرتان به اندازه کافي به شما محبت نکند اما شما مي‌توانيد به او بگوييد که چقدر دوست‌اش داريد و دلتان برايش تنگ مي‌شود، آن وقت خواهيد ديد که شرايط به طرز باورنکردني تغيير مي‌کند. و نکته‌ آخر اين که زندگي خوب، مجموعه‌اي از سفرهاي خيالي، جواهرات گران‌قيمت، مهماني‌هاي اشرافي و تجملاتي نيست؛ بلکه بودن در زمان حال و لذت بردن از لحظات زندگي است.

منبع: http://www.salamat.com